سلامت باد ای غریبه آشنا که کنون نگاهت بر این خطوط دست نوازش میکشد ، برای تو مینویسم.
با تو از رازهای دل سخن میگویم . از آنچه که شاید جز تو و این بی قرار در سینه ام دگر کسی را ازوجودشان خبری نباشد .
طفلی دیده بر جهان می گشاید ، طفلی که چون سه طفل قبل ، گاه خندیده و گاه اشک میریزد ، گاه از سر خشم فریاد میزند و گاه آرام دیده را بسته و راهی دیار رویا میگردد. نام چهارمین طفل را » دیگر آب از سر گذشت « نهاده ام.
امید آن میرود که مهر نگاهت شامل حال او گردد.
محمد علی قراگوزلو
زمستان ۲۰۱۷ آلمان